دموکراسی واقعی کجاست؟
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی پایگاه تحلیلی خبری«شیرازه»،غرب در طول سالیان متمادی همواره از دموکراسی و واژههای دیگری مثل آزادی، حقوق بشر و... بهعنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف سیاسی و اقتصادی خود استفاده کرده است، هر کجا که منافعش اقتضا کرده دموکراسی خوب بوده است و هر کجا که بر خلاف منافعش باشد آنجا به دموکراسی بیاعتنایی کرده و آن را کنار گذاشته است.
مثلاً در موضوعاتی از قبیل تحولات افغانستان، عراق، سوریه و فلسطین علیرغم اینکه بسیاری از گروهها و بهویژه سازمان ملل و حتی شورای امنیت در برخی مخالف نمودهاند؛ اما کشورهای غربی به رهبری آمریکا و انگلیس به رأی ملتها و سازمانهای بینالمللی بیاعتنایی کردهاند.
به طور ویژه در ارتباط با مسئله فلسطین بسیاری حل آن را به خود فلسطینیها و آرای آنها پیشنهاد میکنند؛ اما دولتهای استعماری غربی روی خوشی به آن نشان نمیدهند یا مثلاً نوع نظام حزبی و انتخاباتی در ایالات متحده آمریکا که یک نظام دوحزبی بسته سیاسی است که حق اظهار وجود به گروههای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی دیگر مثل طرفداران محیطزیست یا حزب سبزها یا طرفداران حقوق سیاهپوستان و...نمیدهد و یا اساساً وجود ندارد.
نکته جالب و مضحک این است که اندیشمندان غربی (از قبیل هانتینگتون، آلموند، سیدنی و ربا...) این نوع جهتگیریها و مدلهای سیاسی خود را پیشرفتهترین نوع نظام سیاسی معرفی و به خورد ملتها و جوامع دیگر میدهند و میگویند تنها راه پیشرفت جوامع پیروی از این مدلهای ماست.
اگر میخواهیم جایگاه واقعی دموکراسی را ببینیم باید به نوع مواجهه و جایگاه مردم در نظام سیاسی اسلامی نگاه کنیم در جمهوری اسلامی ایران بهعنوان نظام سیاسی برآمده از متن اسلام، دموکراسی و یا «مردمسالاری دینی» یکی از ارکان اصلی گفتمان انقلاب اسلامی است و مردم در آن چه از گروهها و طبقات و اصناف اقوام مختلف دارای نقش تعیینکنندهای هستند.
جمهوری اسلامی ایران از روز اول تولدش تا به امروز در ۴۵ سال گذشته به طور متوسط هرساله یک انتخابات واقعی برگزار کرده که در آن رأی مردم تعیینکنندهترین موضوع بوده است.
جمهوری اسلامی همواره منتقدان خود را به گفتگو و راهحلهای سیاسی در منازعات و اجتماعی و سیاسی دعوت کرده است و طبق قانون اساسی تمامی گروهها و احزاب درصورتیکه مخل مبانی نظام و نظم عمومی نباشند فعالیتشان آزاد است.
در این روزها نیز که در آستانه یکی دیگر از این انتخابات هستیم بار دیگر نشان از اهمیت نقش و حضور مردم در تعیین سرنوشتشان در این نظام سیاسی است، این مدل خود میتواند یک الگوی مناسب حکمرانی برای سایر ملتهایی که به دنبال پیشرفت و تعالی هستند باشد، هر چند که غربیها همواره مخالف این الگوسازی و الگوپذیری از ناحیه انقلاب اسلامی و سایر ملتها بودهاند، چرا که با برجستهشدن این الگوی اسلامی ایرانی حکمرانی مردمسالاری دینی، دیگر دموکراسیهای دروغین غرب جایی برای عرضاندام ندارند.
نویسنده: قاسم امینی، مدرس دانشگاه و پژوهشگر مسائل سیاسی
انتهای خبر/224224